The Great Hiatorian :Abolfazl Beyhaghi تاریخ نویس و پدر نثر پارسی ابوالفضل بیهقی

ساخت وبلاگ

Abolfazl Beyhaghi (995 – 1077): Iranian historian and author. Complete name: Ab-ol-Fazl Mohammad Ibn Hossein Beyhaghi. He wrote Tarikhe Beyhaghi or Tarikh-e Mas'oudi (Masoudian History) (other name: Tarikh-e Beyhaghi.)

Beyhaghi was born in the village Haares-Abad of Beyhagh (Sabzevar in Khorasan Razavi Province). He studied various sciences in sabzevar or beyhaagh and  Neishabur  , and then he was employed as a clerk in the Secretariat of King Mahmood Ghaznavi. Abolfazl could show his efficiency there.

His book is one the most creditable sources about Gaznavid Dynasty, and his

fluent prose style has made the book considerable in Persian literature too.

his wriiting was in persian that shows his mastry on persian language and it shows that he was one the first historian in iran who write in old persian and its very valuable

 and he is famaous as the father of the prose of iran and persian language 

beyhaghi in Sabzevar
Bayhaqi or beyhaghi is praised by modern scholars for his frankness, precision, and elegant style in his book, which he had spent 22 years to write, finishing it in in thirty volumes, of which however only five volumes and half of the sixth exist today. Julie Scott Meisami places Bayhaqi among the historians of the Islamic Golden Age
 
 
نویسنده و تاریخ نویس بزرگ ایرانی بیهقی در سبزوار 
 
 sabzevar is a great city and one of the oldest cities of iran in east of iran, the city has different name like Sasoye and beyhagh , it showes that this city has great and deep meaning in the history , the oldest the more mening  and names. we will be happy to see you  in  this city of great people who work hard,   who try the best for iran and the world
refrences
wikipedia
 
پدر نثر فارسی تاریخ نویس ایرانی
نظر بزرگان درباره بیهقی : پدر نثر فارسی
 

دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی مورخ ، پژوهشگر ، استاد دانشگاه و  نویسنده بزرگ وسرشناس معاصر ایران مدت ها قبل زنگ خطری را درمورد غفلت از ابوالفضل بیهقی به صدا در آورده است. این مطلب را مرحوم استاد محمود بیهقی در کتاب ارزشمند خود با نام سبزوار شهر دانشوران بیدار مورد اشاره قرار داده است .
محمود بیهقی در این بخش از کتاب خود با استفاده از منابع معتبر تاریخی ، ابتدا به محل زندگی ابوالفضل بیهقی دراواخر عمر و محل احتمالی دفن وی در شهرهای غزنین یا هرات افغانستان یا شهر سبزواردر ایران اشاره می کند و در پایان توصیه دکتر باستانی پاریزی را یادآور می شود که گفته است : «اینک تکرار می کنم که تا قوم و خویش های او ، در ماوراء اَترَک پیدا نشده اند و مزاری در ماوراء خواف و عشق آباد برایش درست نشده و ... قبر واقعی او را پیدا و یا بنای یادبودی ، برای او در بیهق برپا کنند و یادی از  این مورخ بزرگ بنمایند.»(منبع:سبزوار شهر دانشوران بیدار ، مولف محمود بیهقی ، انتشارات دامینه ، 1379 ، چاپ سوم ، صفحه 11)
منبع: مجله اینترنتی اسرارنامه
 

دکتر سید محمد علوی مقدم استاد برجسته ادبیات فارسی و چهره ماندگار کشور درباره اهمیت کتاب تاریخ بیهقی می گوید:
بسياري از نويسندگان پس از تاريخ بيهقي تحت تأثير اين كتاب قرار گرفتند. از نويسندگان و شاعران معاصر، احمد شاملو در شعرش و محمود دولت آبادي در رمان هاي خود تحت تأثير نثر تاريخ بيهقي هستند و درواقع نويسندگان و شعراي بسياري به لحاظ محتوايي و نيز از منظر عمق نگاه و ژرفاي بينش، بسيار تحت تأثير بيهقي قرار گرفته اند.

منبع: روزنامه ایران

 

 

 دکتر محمدجعفر یاحقی از اساتید برجسته ادبیات فارسی در کشور نیز می گوید:
تاريخ بيهقي بر تارك نثر فارسي قرار دارد.  تاريخ بيهقي يكي از بنيان هاي زبان فارسي است كه تاكنون كم تر به آن پرداخته شده است.  عضو هيأت امناي انجمن ترويج زبان و ادب فارسي با اشاره به اول آبان ماه، «روز ملي بيهقي» اظهار داشت: اميدوارم اين روز سرآغازي باشد بر اين كه هر سال بتوان به اين بهانه به «تاريخ بيهقي» پرداخت و ناگفته هايي را درباره اين كتاب مطرح كرد.

منبع: روزنامه ایران

 

محمود دولت آبادی آقای رمان ایران و از نام آورترین نویسندگان ایران در قرن معاصر:  بیهقی آدم درستی است و نسبت به آنچه می‎‎نویسد، منصف است و نسبت به کاری که انجام می‎دهد، عمیقا احساس مسئولیت می‎کند. اصل موضوع در چگونه آدم بودن نویسنده است. بیهقی در کلامش هیچ صنعتی نیاورده و کلام او به معنی نخواستن زبان دیگر از دل جامعه‌ی ایران است، او می‌گوید من می‌خواهم زبان خودم را داشته باشم و بیهقی نتیجه‎ی چنین نخواستنی است.

در سعدی بیش از هر چیز صنعت نوشتن غلبه دارد؛ اما در کلام بیهقی، صداقت نوشتن غالب است. من به‌عنوان داستان‌پرداز به بیهقی نزدیک شدم، چراکه بیهقی در داستان‌پردازی بسیار آموزنده است. او نویسنده است و تخیل بیهقی است که امروز بعد از هزار سال می‌شود به او نگاهی ویژه داشت. به این دلیل است که او فقط تاریخ‌نویس نیست و ارکان یک اثر ادبی، مناسبات یک اثر ادبی، شخصیت و چهره و پیوستاری یک اثر ادبی را می‌توان در کتاب او دید.

من از بیهقی آموزه‌ای دارم که شاید به آن اشاره نشده و این آموزه انصاف است. بیهقی انسانی متعادل و منصف است. اگر از سلاطین غزنوی یاد می‌کند و می‌گوید بهشت نصیب آن‌ها باد، از آن روست که باور دارد آنچه اهمیت دارد، این است که این باور با تملق‌گویی، چاپلوسی و نان کسی را خوردن و سفره‌اش را لگد مال کردن، فرق دارد.

منبع: خبرآنلاین

 

علی‌اصغر محمدخانی: معاون فرهنگی شهر کتاب درباره‌ کتاب «تاریخ  بیهقی» می گوید: همه‌ حکایت‌های بیهقی خوانده نشده است؛ اما زبان و کلام او اثرگذار بوده و در کنار کلیله و دمنه و گلستان سعدی به‌عنوان سه متن فارسی تأثیرگذار از او یاد شده است. تأثیر بیهقی بر واژگان را می‌توان در فرهنگ‌نامه‌ دهخدا دید. واژه و تعبیرات زیادی در «دهخدا» و «امثال‌الحکم» هست که تنها شاهد مثال این واژگان، تاریخ بیهقی است و ویژگی‌های تاریخ بیهقی بر بسیاری اثر داشته، ویژگی ایجاز و پرهیز از حشو و زواید در شعر شاملو و نثر دولت‌آبادی از بیهقی گرفته شده است.

منبع: خبرآنلاین

بیهقی بزرگ در سبزوار 

زندگینامه

بیهقی درسال 385 ه. ق در ده حارث آباد بیهق(سبزوار قدیم) به دنیا آمد .نامش را ابوالفضل محمد نهادند. پدر ش اورا در سالهای اول زندگی در بیهق یا همان  سبزوار  و سپس، در شهر نیشابور به کسب دانش گماشت. ابوالفضل که از هوش ویژه‏ای برخوردار بود و به کار نویسندگی عشق می‏ورزید، در جوانی از سبزوار و  نیشابور به غزنین رفته (حدود 412 هـ.ق)، جذب کار دیوانی گردید و با شایستگی و استعدادی که داشت به زودی به دستیاری خواجه ابونصر مشکان بر گزیده شد (صاحب دیوان رسالت محمود غزنوی ). این استاد تا هنگام مرگ لحظه‏ای بیهقی را از خود جدا نساخت و چنان گرامی اش می‏داشت که حتی اسرار دستگاه غزنویان را نیز با او در میان می گذاشت و این کاربعدها سرمایه گرانبهایی برای بیهقی گردید، چنانکه رویدادهایی را که خود شاهد و ناظر نبوده از قول استادش نقل کرده است. 

پس از محمود، بیهقی در پادشاهی کوتاه مدت امیر محمد (پسر محمود) دبیر دیوان رسالت بود و هنگامیکه که مسعود به پادشاهی رسید، ‏شاهد لحظه به لحظه زندگانی او بود، و به همین دلیل است که تاریخ خود را مثل روزشمار زندگی او نوشته است. پس از در گذشت بونصر مشکان (431 هـ.ق) سلطان مسعود، بیهقی را برای جانشینی استاد از هر جهت شایسته ولی« جوان» دانسته ــ هر چند که وی در این هنگام چهل و شش ساله بوده است ـــبه این جهت بو سهل زوزنی را جایگزین او کرد و بیهقی را بر شغل قبلی نگه داشت. 
 ناخشنودی بیهقی از همکاری با او در کتابش منعکس شده است، تا آنجا که تصمیم به استعفا گرفت، ولی سلطان مسعود او را به پشتیبانی خود دلگرم و به ادامه کار واداشته است. 

پس از کشته شدن مسعود (432 هـ.ق) بیهقی همچون میراثی گرانبها، به خدمت دستگاه پادشاهی فرزند او(مودود) مشغول شد و پس از آنکه نوبت فرمانروایی به عبدالرشید ـ پسر دیگر محمود غزنوی ـ رسید، بیهقی چنان تجربه کسب کرده بود که شایسته ی شغل صاحبدیوانی شد. اما مدتی نگذشت که در اثر مخالفت و سخن چینی‏های غلامی فرومایه ، از کار بر کنار گردید، و سلطان دست این غلام را در بازداشت بیهقی و غارت خانه او باز گذاشت. بیهقی سر گذشت دردناک این دوره از زندگیش را در تاریخ خود آورده بوده است که این بخش از نوشته‏های وی جزو قسمتهای از دست رفته کتاب است، ولی خوشبختانهعوفی در فصل نوزدهم از باب سومجوامع الحکایات این داستان را نقل {به معنا} کرده است: 
 استاد تاریخ و پدر نثر ایران

بیهقی که دیگر به روزگار پیری و فرسودگی رسیده و در زندگی خود فراز و نشیبهای بسیار دیده بود، زمان را برای گردآوری و تنظیم یادداشتهای خود مناسب یافته و از سال 448 هـ .ق به تألیف تاریخ پردازش خود پرداخت و در سال 451 این کار را به انجام رساند. 
او 22 سال به نوشتن تاریخش گذراند که به قولی او را پدر نثر پارسی میدانند چون همت گمارد و نثر را که قبل او عربی کامل بود به پارسی تبدیل کرد و در تاریخش که سی جلد بود پارسی و نثر فارسی به کار بردو سبک نوشتن و نگارش فارسی و سبزواری و بیهقی و خراسانی  را به تاریخ برد 
بیهقی هشتاد و پنج سال زیسته و به گفته ابوالحسن بیهقی که دیگر افاخار افرین شهرسالت سبزوار است  در«تاریخ بیهق» به سال 470 هـ.ق در گذشته است و به این ترتیب نوزده سال پس از اتمام کتابش زنده بوده و هرگاه به اطلاعات تازه‏ای در زمینه کار خود دسترسی می‏یافته، آن را به متن کتاب می‏افزوده است. 

کار او اینجا حالب است که در سخت ترین شرایط کشور زبان و نثر فارسی را زنده کرد و داستان ها و تاریخ کشور را به زبانی ساده و نه پر تملق نوشت و این نشان از شجاعت او در عصری دارد که تملق شاهان در شعرها و نوشته ها موج شاید موج میزده است. 

تصویر

تاریخ بیهقی

مشهورترین اثر بیهقی "تاریخ" اوست که از مهمترین کتب تاریخ و ادب فارسی است در شرح سلطنت "آل سبکتکین" در سی مجلد که در آن از تشکیل دولت "غزنوی" تا اوایل سلطنت" ابراهیم بن مسعود" سخن گفته است، اما اکنون فقط قسمتی از وقایع سلطنت "مسعود بن محمود غزنوی" و "تاریخ خوارزم" از زوال دولت "آل مأمون" و افتادن آن به دست سلطان محمود و حکومت "آلتون تاش حاجب"، در تا غلبه ی "سلاجقه"، موجود است. 

درباره ی سبک و شیوه نگارش این کتاب و مؤلف آن سخن بسیار گفته و نوشته‌‌‌‌اند و از میان همه نوشته‌‌ها به قول استاد فیاض_بیهقی شناس_ بسنده مى کنیم که :بیهقی گزارشگر حقیقت بود. 

معرفی آثار

کتابی که امروز به نام «تاریخ بیهقی» می‏شناسیم، در آغاز «تاریخ ناصری» خوانده می‏شده است به دو احتمال: نخست به اعتبار لقب سبکتگین(پدر محمود غزنوی) که ناصرالدین است و این کتاب تاریخ خاندان و فرزندان و فرزندزادگان وی بوده، و دیگر لقب سلطان مسعود که «ناصرالدین الله» بوده است. به هر حال کتاب به نامهای دیگری نیز نامیده می‏شده، از این قرار: 
تاریخ آل ناصر، تاریخ آل سبکتگین، جامع التواریخ، جامع فی تاریخ سبکتگین و سرانجام تاریخ بیهقی، که گویا بر اثر بی‏توجهی به نام اصلی آن (تاریخ ناصری) به این نامها شهرت پیدا کرده بوده است. بخش موجود تاریخ بیهقی را «تاریخ مسعودی» نیز می‏خوانند از جهت آنکه تنها رویدادهای دوره پادشاهی مسعود را در بر دارد. 

علاوه بر این کتاب "ابن فندق" کتابی دیگر به نام "زینةالکتاب" در آداب کتاب به بیهقی نسبت داده است. 

ویژگی سخن

اهمیت تاریخ بیهقی از دو جهت است یکی از جهت تاریخ نگاری و دیگر از لحاظ هنر نویسندگی. 

1- نثر بیهقی نوعی نثر داستانی است که در خدمت محتوای تاریخی قرار گرفته است. 
2- در مواردی که نویسنده مناسب دانسته، از اطناب استفاده شده اما در مجموع ایجاز در کلام کاملاً بارز است و این، یکی از جلوه های بارز «بلاغت طبیعی» در سخن بیهقی است. 
3- تمثیلات و تعبیرات به کار رفته، بلیغ و زیباست. 
4- استشهاد به تاریخ و قصه
5- آفرینش واژه ها و ترکیبات بدیع. 
6-استفاده طبیعی و غیر متکلفانه از لغات و جمع مکسر و گاهی هم عبارات عربی. 
7-حذف افعال و حتی گاهی قسمتی از یک عبارات به قرینه، بنا به اقتضای بلاغت کلام. 
8- زیبایی و خوش آهنگی کلام. 
9- توصیف دقیق و جذاب وضعیت ظاهری و باطنی افراد. 
10-تجسم و تصویر هنرمندانه صحنه ها و اشیا. 
11- ایجاز و اطناب به جا و طبیعی. 
نویسنده و تاریخ نویس بزرگ ایرانی بیهقی در سبزوار 
 
 
 
 بخش فارسی منبع 
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B6%D9%84+%D8%A8%DB%8C%D9%87%D9%82%DB%8C&SSOReturnPage=Check&Rand=0
 
  
Shamargh environment attraction -جاذبه طبیعی مذهی ورزشی شمرق و امامزاده قریش سبزوار...
ما را در سایت Shamargh environment attraction -جاذبه طبیعی مذهی ورزشی شمرق و امامزاده قریش سبزوار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : englishcorners بازدید : 241 تاريخ : جمعه 1 دی 1396 ساعت: 20:22